مگر احساس گنجد در کلامی
مگر الهام جوشد با سرودی
مگر دریا نشیند در سبویی
مگر پندار گیرد تار و پودی
چه شوق است این ؛ چه عشق است این ؛ چه شعر است ؟
که جان احساس کرد اما زبان گفت :
چه حال است این که در شعری توان خواند ؟!
چه درد است این که در شعری توان گفت ؟!
اگر احساس می گنجید در شعر ؛
به جز خاکستر از دفتر نمی ماند
اگر الهام می جوشید با حرف
زبان از ناتوانی در نمی ماند !!!
سلام
وبلاگ زیبایی دارید مطالبتان هم زیباتر
به من سر بزنید خوشحال میشم
موفق باشید