چند تکه آرزو


کاش وقتی زندگی فرصت دهد
گاهی از پروانه ها یادی کنیم

کاش بخشی از زمان خویش را
 وقف قسمت کردن شادی کنیم

کاش وقتی آسمان بارانی ست
از زلال چشم هایش ترشویم

وقت پاییز از هجوم دست باد
 کاش مثل پونه ها پرپر شویم

کاش دلتنگ شقایق ها شویم
به نگاه سرخ شان عادت کنیم

کاش شب وقتی که تنها می شویم
با خدای یاس ها خلوت کنیم

کاش گاهی در مسیر زندگی
باری از دوش نگاهی کم کنیم

فاصله های میان خویش را
با خطوط دوستی مبهم کنیم

کاش با حرفی که چندان سبز نیست
 قلب های نقره ای را نشکنیم

کاش هر شب با دو جرعه نور ماه
 چشم های خفته را رنگی زنیم

کاش بین ساکنان شهر عشق
 رد پای خویش را پیدا کنیم

کاش با الهام از وجدان خویش
 یک گره ازکاره دل ها وا کنیم

کاش رسم دوستی را ساده تر
 مهربان تر آسمانی تر کنیم

کاش در نقاشی دیدارمان
شوق ها را ارغوانی تر کنیم

کاش اشکی قلب مان را بشکند
 با نگاه خسته ای ویران کنیم

کاش وقتی شاپرک ها تشنه اند
 ما به جای ابرها گریان شویم

کاش وقتی آرزویی می کنیم
 از دل شفاف مان هم رد شود

مرغ آمین هم از آنجا بگذرد
حرف های قلب مان را بشنود
نظرات 2 + ارسال نظر
آیدا چهارشنبه 16 فروردین 1385 ساعت 11:11 ق.ظ http://www.nimeyegomshodeh.blogsky.com

کاش واقعآ اینجوری بود
خیلی زیبا بود
موفق باشید

طلا بانو چهارشنبه 30 فروردین 1385 ساعت 08:12 ب.ظ http://gozar.mihanblog.com/


حریرو شبنم گلها نثارت


ترنم های سبزم در کنارت


ندانستی و رفتی خشک گشتم


کویر من فدای آبشارت


شعر زیبایی را به نگارش اوردی موفق باشی و من هم این شعر را تقدیم وب زیبایت میکنم . قربانت طلا بانو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد